دیکشنری
داستان آبیدیک
Scar Tissue
skɑɹ tɪʃu
فارسی
1
عمومی
::
محل التیام زخم، بافت همبند جای زخم
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
SCANTINESS
SCANTLING
SCANTY
SCAPE
SCAPEGOAT
SCAPEGRACE
SCAPHOID
SCAPHOID BONE
SCAPOSE
SCAPULA
SCAPULAR
SCAPULARY
SCAPULO HUMERAL
SCAR
SCAR OVER
SCAR TISSUE
SCARAB
SCARABAEUS
SCARAMOUCH
SCARAMOUCHE
SCARC ELY
SCARCE
SCARCE AS HEN'S TEETH
SCARCE RESOURCES
SCARCELY
SCARCELY EVER
SCARCELY EXCHANGE MORE THAN WORDS WITH
SCARCELY HAVE TIME TO BREATHE
SCARCEMENT
SCARCENESS
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید